مذاکره با معده
شاهانه ترین اخلاقی که سارا دارد این است که بعد از نهار حتما باید یک چرتی بزند وگرنه هرآنچه عصب و نورون و سیناپس در مغزش وجود دارد دست در دست هم می گذارند به خشم و سارا را تبدیل به یک آتشفشان می کنند.البته تا اینجای زندگی من فورانش را ندیده ام خوشبختانه.
امروز هم که اینجا بود بلافاصله بعد از نهار رفت و برای خودش پتو و بالش آورد.اما،بالش به نظرش زیادی نرم بود و از من خواست یک بالش دیگر برایش بیاورم.توضیح دادم غیر از این بالش، بالش دیگری وجود ندارد که بروم برایش بیاورم.جمله ام تمام نشد گفت :
- پس اون چیه زیر سر خودت؟
- این؟ این که بالش نیست.در اصل کوسنه.شکلش رو ببین شکل ماهیه!
- آخه این یکی خیلی نرمه؟
- ببین اون استانداره و از مرغوبترین نوع ابریشم درست شده.وقتی خریدمش اینجوری سرم کلاه گذاشتن که برای ابریشم مورد نیاز این بالش از ابریشم پیله های دوقلوی کرم های ابریشم استفاده شده که بهترین ابریشم رو تولید می کنن!
- حالا که اینقدر استاندارد و مرغوبه بیا خودت بذارش زیر سرت.اون ماهی رو بده به من.
- ببین من حتی حاضر نیستم یه لحظه اون بالش رو بذارم زیر سرم.
- چرا؟
- چون یه مدتی که ازش استفاده می کردم باعث شد اسید معده ام بیاد بالا و یه وضعی شد اصلن که بیا و ببین!
- این بالش مرغوب اسید معده تو رو که هیچ سابقه ای تو بالا اومدنش نداشتی رو بالا آورده،فک کن با من که بای دیفالت اسید معده ام بالاست چکار می کنه؟
- حالا نترس. توی یک ساعت کار خیلی زیادی ازش برنمیاد.فوقش لوکیشن معده ت رو شناسایی کنه ولی تا اون بفهمه و بره با معده ت مذاکره کنه و سر اسیدش شیره بماله که بیاد بالا، تو بیدار شدی!
- اوه مای گاش! می رم کتم رو میارم می ذارم زیر سرم.ولی این وضع خونه و خونه داری نیست رفیق!
◇ سارا یک ساعت خوابید من دو ساعت.از بس کمال همنشین مثل باقلوا در من حلول می کند.
◇ فیلم: خوش شانس Good furtune 2025
نظر: ایده فیلم که شبیه ایده فیلم های دهه1970 بود.هیچ ایده جدیدی نداشت.اما کشش خوبی داشت و در آخر از اینکه فیلم رو دیدم خوشحال بودم.حس خوبی بهم داد.
حرفهايم را نمى زنم،مى نويسم.