بعد از خوردن کمی آناناس قسمت هایی از لبم که پوستشان را ناجوانمردانه کنده بودم به جلز و ولز افتادند و آنقدر سوختند که مجبور شدم آناناس را بگذارم کنار و بجایش بسته چیپسم را بکشم جلوی دستم.اما،خوردن ورقه اول چیپس همان و جیغ زدن عصب های بدون پوست لبم همان.آنچنان سوختند که مغزم کمی طول کشید تا بفهمد چه اتفاقی افتاده است.مغز طفل معصوم من اول فکر کرده بود عصب های بینوا آتش گزفته اند.اما،خوب بالاخره فهمید آتش نیست و فلفل است.اما،این فهمیدن دیگر فایده نداشت.چون الان دیگر حتی گلویم هم می سوزد و دندان هایم حساس شده است.ضمن ایتکه عصب هایم هم همچنان در حال زوزه کشیدن هستند.

◇ورقه چیپس درسته؟(چه چیزهایی رو بلد نیستم من)