لجبازِ عزیزِ ما
برادرم از طرف خواهرم فرستاده شده بود تا مادرم را راضی کند با آنها برود مسافرت.برادرم تا خواست استارت مذاکره را بزند،مادرم گفت:
- حالا تو رو فرستادن که من رو راضی کنی باهاشون برم سفر؟
- بله
- هه! تو که هیچی.مادرِ خدا رو هم بفرستن من راضی نمیشم!
◇ بعد این مادر ما، روزی حداقل بیست بار می گوید لم یلد و لم یولد.( در ماه رمضان این عدد به ۵۳ بار می رسد بخاطر تراویح و اینا)
+ نوشته شده در جمعه هجدهم خرداد ۱۴۰۳ ساعت 22:46 توسط پرژین
|
حرفهايم را نمى زنم،مى نويسم.