هدف گذاری آرزو دوست معلم من برای سال جدید عبارت است از خرید یک چادر کهنه و پاره برای خودش و دو دست لباس کهنه و مستعمل برای پسر و دخترش و رفتن به دور میدان بصورت خانوادگی برای گدایی.

البته که قرار گرفتن در چنان شرایطی بسیار اسفناک است.اما،از نظر آرزو اسفناک تر آن است که خودش همیشه وقتی زنان متکدی را به همراه دو بچه می دیده است غر می زده است که:

- تو که نمی تونستی شکم یک بچه رو سیر کنی.چرا دوتاشون کردی؟

و الان می ترسد کسی به بی رحمی خود قبلی اش پیدا شود و همان سوال را از خودش بپرسد.

من آرزو را مطمئن کردم که نگران نباشد و دل را بزند به دریا و برود دنبال کسب روزی.زیرا من به قدرت حاضر جوابی او ایمان دارم و مطمئنم در لحظه جوابی پیدا می کند تا فک طرف بیفتد.خودش هم نظر من را تایید کرد و گفت:

- ببین با این اوضاع و شرایط که همه هم ازش خبر دارن.فک و فامیل تا من رو می بینن می پرسن چرا خونه نمی خری؟

- واقعا؟

- آره.منم جواب میدم چون نمی فهمم!